عناصر اصلی دیدگاه ابطال پذیری و ناسازگاری های درونی آن
Authors
abstract
حدس، ابطال، تقدم نظریه بر مشاهده، تقرب به صدق و واقع گرایی عناصر اصلی دیدگاه ابطال پذیری را تشکیل می دهند. در این نوشتار ضمن بازخوانی این عناصر به برخی از نارسایی ها و ناسازگاری های درونی این دیدگاه اشاره کرده و استدلال می کنیم که اگر مشاهده نقشی ایجابی در پیدایش نظریه نداشته باشد تضمینی برای تقرب به صدق نخواهیم داشت. ضمن آنکه برخی از بیان های اندیشة تقدم نظریه بر مشاهده نیز با واقع گرایی ناسازگار است و در نهایت دیدگاه پوپر مستلزم نوعی شک گرایی عمیق است.
similar resources
عناصر اصلی دیدگاه ابطالپذیری و ناسازگاریهای درونی آن
حدس، ابطال، تقدم نظریه بر مشاهده، تقرب به صدق و واقعگرایی عناصر اصلی دیدگاه ابطالپذیری را تشکیل میدهند. در این نوشتار ضمن بازخوانی این عناصر به برخی از نارساییها و ناسازگاریهای درونی این دیدگاه اشاره کرده و استدلال میکنیم که اگر مشاهده نقشی ایجابی در پیدایش نظریه نداشته باشد تضمینی برای تقرب به صدق نخواهیم داشت. ضمن آنکه برخی از بیانهای اندیشة تقدم نظریه بر مشاهده نیز با واقعگرایی ناساز...
full textناسازگاری درونی دیدگاه ویتگنشتاین متأخر
هرچند همهی تلاش «ویتگنشتاین» (Wittgenstein) به منظور سازگاری درونی دیدگاه متأخّر خود بوده است، لیکن با بررسی دقیق، مواردی از ناسازگاری درونی در آن مشاهده میشود. یکی از موارد ناسازگاری درونی و بیرونی مطابق با تفسیر «کول»(Cavell) و «کریپکی» قرائت شکّاکانه از دیدگاه ویتگنشتاین متأخّر است. ویتگنشتاین شکگرایی را به طور آشکار بیمعنا میداند. به نظر او اصولاً نباید شکّاک حتّی برای بیان شکگرایی خود از ط...
full textناسازگاری درونی دیدگاه ویتگنشتاین متأخر
هرچند همهی تلاش «ویتگنشتاین» (wittgenstein) به منظور سازگاری درونی دیدگاه متأخّر خود بوده است، لیکن با بررسی دقیق، مواردی از ناسازگاری درونی در آن مشاهده میشود. یکی از موارد ناسازگاری درونی و بیرونی مطابق با تفسیر «کول»(cavell) و «کریپکی» قرائت شکّاکانه از دیدگاه ویتگنشتاین متأخّر است. ویتگنشتاین شکگرایی را به طور آشکار بیمعنا میداند. به نظر او اصولاً نباید شکّاک حتّی برای بیان شکگرایی خود از ط...
full textنقد و بررسی دیدگاه های اصلی رقیب در مورد مسأله ی بازگشت پذیری
با کشف قانون دوم ترمودینامیک و تلاش برای ابتنای آن بر دینامیک کلاسیک در نیمه دوم قرننوزدهم میلادی، مسأله یا پارادوکس بازگشت پذیری برای اولین بار مطرح شد، زیرا قوانین دینامیککلاسیک برخلاف قانون دوم ترمودینامیک نسبت به زمان متقارن یا بازگش تپذیر بودند. در این مقالهپس از شرح این مسأله به بیان دو رهیافت اصلی در حل این مسأله می پردازیم. در اولین دیدگاه کهپریگوژین از سردمداران آن است، بازگشت ناپذیری ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
پژوهش های فلسفی کلامیPublisher: دانشگاه قم
ISSN 9791-1735
volume 12
issue 48 2011
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023